90/6/19
6:38 ع
کتاب حاضر، پاسخى است در خور و بهنگام به این تقابل فکرى و رساندن اندیشه صحیح به ساحلصلاح. جامعنگرى در مسائل اسلامى، امعاننظر و استنباط مباحث از منابع اصیل دینى، تیزبینى و ذکاوت خاص در طرح اینگونه مسائل که ضمن تبیین صحیح و کامل و پاسخگویى به نظرات و شبهات مطروح و همچنین قرائتهاى ناسازگار با منابع دینى و فرهنگ آن، بتواند کارآیى و تاثیر عمده و اساسى آن در حیات فردى و جمعى جامعه را بنمایاند و در نهایت، تئوریزه کردن و به تدوین رساندن مسائل اسلامى، از خصایص بارز و زنده حکیم فرزانه، استاد آیةالله جوادىآملى(دامظله) است. تا کنون دو اثر عمده از حضرت استاد درباره ولایت فقیه منتشر گردیده است; یکى مقالهاى به قلم معظمله با نام «ولایت و امامت» که در کتاب وحى و رهبرى چاپ شد و دیگرى، سلسلهبحثهاى حوزوى ایشان در سال1366-1367 که با عنوان «ولایت فقیه» از سوى مرکز نشر فرهنگى رجاء انتشار یافت. در کتاب «ولایت فقیه» که اکنون به طبع رسیده، علاوه بر آن دو اثر، مباحث جدید بسیارى آمده است که اختصارا عبارتند از: 1- سلسله بحثهاى جدید معظمله در حوزه علمیه قم (در پاسخ به شبهات ولایت فقیه). 2- چند بحث و سخنرانى جدید در جمع دانشگاهیان محترم. 3- چند مناظره و مقاله منتشر شده از معظمله در مطبوعات. 4
- مباحثى مفید از درس تفسیر و کتب دیگر ایشان. 5- پرسش و پاسخ و نقد و جوابهاى فراوان جدید که از محضر معظمله استفاده شده است. 6- اضافات مختصر و مفصل حضرت استاد که در حین ملاحظه نهایى کتاب صورت گرفته است. مراحل تنظیم کتاب پس از جمعآورى مطالب فوقالذکر (5 مورد نخست و دو اثر سابق)، طرحى جامع براى کتاب پیشنهاد شد و مواد یادشده، در قالب آن تنظیم گردید که حضرت استاد، با ملاحظه نهایى و مطالعه دقیق، اضافات و تکملههایى ارائه فرمودند که بر غناى علمى کتاب و اتقان آن افزود. این اضافات، به دلیل آنکه به قلم معظمله مىباشند، چه از نظر محتوا و چه از نظر سبک و شیوه قلم، با سایر قسمتها تفاوت و تمایز دارند و اضافات تفصیلى و نیمهتفصیلى، نوعا در پایان مباحث، با عنوان «تذکر» یا «تذکر چند نکته» آمدهاند و در بسیارى از موارد، پاسخى مىباشند به پرسش یا تاملى که در تقدیر است و لفظا مذکور نشده است. تذکر چند نکته درباره فصل هفتم کتاب عناوین مباحث کتاب که در فهرست آغازین آمدهاند، به خوبى گویاى مباحث ارائه شده در کتاب مىباشند و نیازى به شرح و توضیح در این باره نیست. تنها درباره فصل هفتم کتاب یعنى فصل«پرسش و پاسخ و نقد و جواب»، تذکر چند نکته مفید خواهد بود: 1- فصل هفتم کتاب را، چه از نظر اهمیت محتوایى و جامعیت آن و چه از نظر حجم، مىتوان همتاى ششفصل سابق و عدل آنها دانست. در این فصل که خود شامل هفتبخش مهم است، پرسش و پاسخ و نقد و جواب، از حکومت دینى و اسلامى آغاز شده و با ترتیبى منطقى، به مباحث ولایت فقیه رسیده و سپس به مبحث جمهورىاسلامى و نقش مردم، قانوناساسى، جامعه مدنى، دموکراسى و... ختم گردیده است که مکمل فصول ششگانه مىباشد. 2- در تنظیم این فصل، تلاش شده که مهمترین، دقیقترین، و جدیدترین پرسشها و نقدها، از منابع گوناگون (کتب، مجلات، مقالات، و...) جمعآورى و ارائه گردد و به نظر مىرسد که خوانندگان محترم، با مطالعه دقیق این موارد اصولى، خود بتوانند فروع تفصیلى آنها را استنباط و پاسخ برخى از پرسشها و شبهات آتى را نیز به دست آورند. 3- در هر یک از بخشهاى هفتگانه این فصل، نخست «پرسش و پاسخ»ها آمده و پس از لامتسهستاره(×××)، «نقد و جواب»ها مطرح گردیده است. 4- سر نامگذارى این کتاب به «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت» آن است که در این نگرش، «شخص حقیقى» حاکم نیست، بلکه «شخصیتحقوقى» ساختهشدهاى که اندیشهاش را فقاهت و حرکتهاى اجتماعى او را عدالت تامین مىکند، بر جامعه حکومت کرده، خاستگاه نظر و عمل والى مسلمین را «فقه و عدل» پوشش مىدهد. راز چنان برداشت و رمز چنین نامگذارى، رهنمود حدیث دلپذیر علوى است که چونان احادیث دیگر دودهطه و یس، صبغه رهبرى فکرى و رائد عملى دارد. حضرت علىبن ابىطالب، امیرمؤمنان(علیهافضلصلواتالمصلین) چنین فرمود: «اعرفوا الله بالله والرسول بالرسالة واولىالامر، بالمعروف والعدل والاحسان»1; یعنى خدا را با لوهیتبشناسید اگر معناى خدائى و مفهوم الوهیت، از جهت علم حصولى، و حقیقت الوهیت، به مقدار امکان، از لحاظ علم حضورى حاصل شد، خداوند، با دانش حصولى یا شهود علمى شناخته مىشود همچنین پیامبر را با رسالتبشناسید و نیز ولىامر مسلمین را با سیرت معروف و سریرت عدل و سنت احسان بشناسید. گرچه در برخى از نسخ آمده است که اولواالامر را با امر به معروف و عدل و احسان بشناسید، لیکن بازگشت آن نسخه در صورت صحت، به همین معناست که گفته شد. بنابراین، ولى مسلمین را بدون شناخت ولایت که در حقیقت، همان مثلث مذکور (معروف، عدل، احسان) است، نمىتوان شناخت; یعنى در حقیقت، همان سیرتهاى معروفند که والى مسلمین مىباشند نه شخص فقیه; بلکه خود فقیه نیز تحت ولایت همان ملکات فاضله علمى و عملى است. جا دارد که این کتاب که در یکصدمین سال میلاد با برکت امام خمینى(رضواناللهعلیه) منتشر مىشود و زمینه تقویت و ترویج علمى و فکرى اندیشه پاک و ناب امام(قدسسره) را براى نسل حاضر و نسلهاى آینده بهمراه دارد، تقدیرى درخور و سپاسىشایسته از آن شخصیت متعالى دانسته، استمرار نظام و حکومت اسلامى را به فراهم آوردن اندیشه امام(قدسسره) از منظر این نگاه توصیه نماییم. تردیدى نیست که همان طور که امام خمینى(رحمهالله) جریان ولایت و امامت را در عصر یبتبه بهترین وجهى در کسوت ولایت فقیه نمایاند، مقام معظم رهبرى حضرت آیهالله خامنهاى(مدظلهالعالى) نیز در زمان غیبت امام راحل(رضواناللهعلیه)، جلوهها و شئونات زنده و کارآمد نظام ولایت فقیه را به زیبایى ارائه کردهاند; به گونهاى که این حرکت، خود بهترین شیوه در نمایاندن جریان ولایت فقیه است.